علیا کوچ

دانستنی ها و مقالات کوچینگ و توسعه فردی

علیا کوچ

دانستنی ها و مقالات کوچینگ و توسعه فردی

۵ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یکی از عواملی که ممکن است افراد را دچار افسردگی کند، نداشتن هدف در زندگی است و دقیقا وجه تمایز این افراد با افرادی که در زندگی به موفقیت های بزرگ دست میابند، نداشتن هدف است و به دنبال آن عدم تلاش برای رسیدن به اهداف خود است.

قدم اول برای اینکه بتوانید به اهداف خود دست یابید، باور ذهنی شما است، این که بتوانید این هدف را در ذهن خود باور کنید.

در ادامه مقاله ی “چگونه میتوان به اهداف خود دست یافت؟”، به بیان مفهوم هدف میپردازیم.

مفهوم هدف:

به بیانی میتوان رسیدن به هدف را مساوی با قرارگیری در وضعیت مطلوب خود دانست.

تمام نکاتی که در این مقاله به شما آموزش خواهیم داد نکاتی هستند که بیشتر افراد موفق از آنها برای رسیدن به هدف شان استفاده می کردند.

اینکه در زندگی خود به دنبال هدف معینی بروید ممکن است در ظاهر کاری سخت باشد، اما برای رسیدن به موفقیت لازم و ضروری است.

چه عواملی مانع رسیدن به اهداف میشود؟

هر فرد در زندگی خود اهدافی دارد که در زندگی تمام تلاش خود را در جهت رسیدن به این اهداف میکند، اما بسیاری از افراد ممکن است نتوانند به اهداف خود برسند.

پنج عامل سبب میشود که نتوانید به اهداف خود برسید که در ادامه به این موارد اشاره میکنم:

1-نامشخص بودن اهداف:

اینکه شما بدانید دقیقا چه چیزی از زندگی خود میخواهید، بسیار در رسیدن شما به هدفی که میخواهید کمک کننده است.

اگر از شما بخواهم که هدف خود را با جزئیات کامل بگویید؟ آیا میتوانید به خوبی این کار را انجام دهید؟

شما باید در ابتدا مشخص کنید که چه چیزی میخواهید در زندگی و سپس به دنبال هدف خود باشید.

پیشنهاد میکنم اهداف خود را به همراه جزئیات کامل و دقیق بنویسید، تا بتوانید به نتیجه دلخواه تان دست یابید.

2-محدود کردن خود:

عامل دیگری که مانع رسیدن شما به اهدافتان میشود، این است که خود را محدود میکنید و یا شاید باور ندارید.

البته این اهداف و خواسته ها باید قابل باور باشند تا با مقاومت ذهن تان مواجه نشوید و کاملا منطقی باشد، زیرا درصورتی که دور از باور شما باشد و نتوانید به آن دست یابید، دلسرد میشوید.

3-پایین بودن اعتماد به نفس:

اگر میخواهید به موفقیت های بزرگ و به اهداف خود دست یابید، باید روی اعتماد به نفس خود کار کنید.

برای اینکه اعتماد به نفس بالایی داشته باشید، باید عزت نفس بالایی نیز داشته باشید.

بالا بودن عزت نفس به مفهوم احساس لیاقت کردن و خود را شایسته رسیدن به هدف دانستن است، بنابراین وقتی عزت نفس بالایی داشته باشید تمام تلاش خود را برای رسیدن به این اهداف میکنید.

4-نا امیدی از رسیدن به هدف:

ادامه مطلب

  • عارفه شتا
  • ۰
  • ۰

زمانی سرنوشت افراد موفق را دنبال می‌کنید مرزی بین خودتان و آن‌ها احساس می‌کنید.

زمانی سرنوشت افراد موفق را دنبال می کنید، مرزی بین خودتان و آن‌ها احساس می‌کنید؟
فکر می‌کنید برای رسیدن به احساس موفقیت در زندگی راه سختی در رو به رو دارید. یا فکر می‌کنید که فقط قرار نیست به گروه انسان‌های موفق و شاد بپیوندید؟
مرزهایی که میان خودتان و موفقیت کشیده‌اید چقدر واقعی هستند؟ جهانی که امروز در آن زندگی می‌کنیم، منابعی که به آن‌ها دسترسی داریم و امکاناتی که احتمالاً برای پدربزرگ‌هایمان قابل‌ تصور هم نبود. باعث شده به بی‌نهایت منابع یادگیری متصل باشیم.
همین‌که شما مخاطب این متن هستید و به آن دسترسی پیدا کرده‌اید. به معنای این است که آگاهی و پتانسیل لازم را برای رسیدن به موفقیت و موقعیت ایده‌آلتان را دارید.
تجربیات انسان‌های موفق و شاد نشان می‌دهد مسیر ثابتی برای رسیدن به موفقیت وجود نخواهد داشت. اما اشتراکاتی هم در بین سبک زندگی بسیاری از افراد موفق وجود دارد که «کوچینگ زندگی» یکی از آن‌هاست.
اصلاً یکی از علت هایی که افراد از مسیرهای مختلفی به موفقیت دست می یابند استفاده از کوچینگ زندگی است. چون در کوچینگ هیچ نسخه ثابتی برای کسی تجویز نمی‌شود و هر کس با توجه به استعدادها، علایق و خواسته‌هایش به سمت هدف هدایت می‌شود.

مزایای کوچینگ برای اشخاص ، همینطور سازمان‌ها و کسب و کارها طبق آمار و درصدهای اعلام شده از فدراسیون بین المللی کوچینگ عبارت است از :

مزایای کوچینگ برای اشخاص، همینطور سازمان ها و کسب و کارها طبق آمار و درصدهای اعلام شده از فدراسیون بین المللی کوچینگ عبارت است از:
۸۰ درصد رشد و افزایش اعتماد به نفس
۷۳ درصد رشد ارتباطات
۷۲ درصد رشد و افزایش مهارت های ارتباطی افراد
۶۷ درصد رشد در ایجاد تعادل بین کار و زندگی
۶۱ درصد رشد مدیریت کسب و کار
۶۰ درصد رشد بازگشت سرمایه در سازمان
۵۷ درصد رشد مدیریت زمان
۵۱ درصد رشد عملکرد و کارایی تیم ها

با توجه به آمار اعلام شده می شود گفت که احتیاج به کوچ در افراد ایجاد شده و جهت رشد فرایند کسب و کار و زندگی به کوچینگ نیاز دارند.

در چه مواردی می‌شود یک کوچ استخدام کنیم :

نمونه موردهایی که شما می توانید از جلسات کوچینگ استفاده نمایید در ادامه برایتان آورده شده است:

کاری را می خواهید شروع کنید اما نمی دانید از کجا؟
به دنبال رشد روابط هستید.
ایده ای دارید و می خواهید آن را به یک کسب و کار موفق بدل کنید.
نمی دانید چگونه ذهن سردر گم تان را خیلی خوب مرتب کنید .
هر روز در حال کار کردن هستید اما نمی دانید چرا پیشرفتی در کارتان رخ نمی دهد.
می خواهید برای خود کار کنید و رئیس خودتان باشید.
به دنبال ایجاد یک شغل خانگی هستید.
می خواهید بین کار و زندگی شخصی تان تعادل لازم را ایجاد نمایید.
رضایت شغلی خوبی ندارید.
به عنوان مدیر عامل یک شرکت بزرگ در دنیای سرشار از تغییرات امروز احساس نگرانی زیادی دارید.
از کمبود اعتماد به نفس رنج می برید و به خود و توانایی هایتان شک دارید؟
کارمندی هستید که ترس از تغییر شغل و کارافرینی دارید.
مدیری هستید که در ارتباط با کارمندان خود دچار بحران هست؟
بی وقفه برای راضی نگه داشتن دیگران تلاش می کنید.
فردی هستید که سال ها به دنبال ایجاد تغییراتی در زندگی و ضعیت مالی تان بوده اید.
بین ادامه تحصیل و مهاجرت دو دل هستید.
به دنبال وزن مناسب هستید.
شما فازغ از هر گونه موضوعی اگر هدفتان تغییر، بهبود و پیشرفت خود کسب و کارتان باشد می توانید از یک کوچ و خدمات او به خوبی بهره مند شوید.

یکی از شاخه‌های کوچینگ، کوچینگ زندگی می‌باشد که نشانه هایی به شما میگوید به کوچینگ زندگی نیاز دارید را در زیر میخواهیم بیان کنیم

داشتن احساس سردرگمی

شاید اولین کمکی که کوچینگ زندگی به افراد می‌کند این است که مسیر درست را به آن‌ها نشان می‌دهد. اگر تابه‌حال در زندگی‌تان حس گم کردن مسیر را تجربه کرده باشید. به‌شدت این نیاز را حس کرده‌اید که کسی از بیرون به شما نشان دهد در چه نقطه‌ای از زندگی ایستاده‌اید و به‌سوی چه کجا باید حرکت کنید.
کوچ زندگی یا لایف کوچ، کسی است که با دانستن هدف ها، علایق و خصوصیات شما، می‌تواند این مسیر را به‌خوبی برایتان روشن کند.

به خودتان و توانایی‌هایتان شک دارید

خیلی وقت ها ناتوان بودن نیست که ما را از حرکت منع می‌کند. مطمئنا شما هم افرادی را می شناسید که در عین مهارت و توانایی، به خاطر داشتن شک و تردید نسبت به خود، دست به هیچ اقدامی نمی‌زنند.
موضوع این است که بیشتر ما از داخل می‌دانیم که چه چیزی را می‌خواهیم اما دنیای بیرون با باید و نبایدهایی که به ما این را القا می‌کند، باعث می‌شود نتوانیم با خودمان روراست باشیم و بدانیم که از زندگی دقیقا چه چیزی می‌خواهیم.
اتفاقی که در جلسات کوچینگ زندگی رقم می خورد این است که نه‌تنها چشم‌انداز و هدفمان شفاف می‌شود، بلکه می‌توانیم مسیر رسیدن به آن را نیز قدم‌به‌قدم ببینیم

می‌خواهید شغلتان عوض شود :

ادامه مطلب

  • عارفه شتا
  • ۰
  • ۰

شروع هرکاری ممکن است کمی سخت باشد، اما با گذشت زمان و به تدریج راحت تر میشود؛ نه گفتن هم درست به همین شکل است.

در ذهن بسیاری از ما این عبارت قرار گرفته است که دیگران نباید به هیچ وجه از ما ناراحت شوند و دیگران بیشتر از ما ارزش دارند، به همین دلیل برای خشنودی دیگران هرگز نباید به آنها نه بگوییم.

اشنایی با مهارت نه گفتن:

اینکه شما بتوانید به خواسته های دور از منطق دیگران با حفظ احترام طرف مقابل، پاسخ منفی بدهید، یک مهارت است که این مهارت باید از کودکی در انسان شکل بگیرد و بهترین الگو برای کودکان، والدین هستند.

این یک حق طبیعی برای هر فرد است که برخی خواسته ها را نپذیرد و اصلا به مفهوم مخالفت یا لجبازی با دیگران نیست.

افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، به خوبی از این قدرت برخوردارند و با هر درخواستی به راحتی موافقت نمیکنند، زیرا موافقت با درخواست هایی که علارغم میل باطنی فرد باشد، موجب ایجاد استرس در آنها میشود.

نه گفتن هنری است که باید هر فردی آن را کسب کند.

عواملی که موجب میشود نتوانید نه بگویید:

1-پایین بودن اعتماد به نفس

2-ترس از برخورد و واکنش نامناسب دیگران

3-ترس از ناراحتی دیگران

4-تلاش برای راضی نگه داشتن همه ی افراد از خود

5-بوجود آمدن احساس گناه در صورت پاسخ منفی دادن به دیگران

مزیت های نه گفتن:

1-افزایش اعتماد به نفس

2-افزایش قاطعیت

3-وقت تان را فقط برای کارهایی که موردعلاقه تان هست، صرف میکنید

4-سرعت تان برای رسیدن به موفقیت چندبرابر میشود

5-افزایش عزت نفس و حس ارزشمندی در شما

6-مدیریت زمان

در ادامه مقاله ی “چگونه میتوان قدرت نه گفتن را در خود تقویت کرد؟” به معرفی تمرین های مهارت نه گفتن میپردازیم.

تمرین های مهارت نه گفتن:

1-کوتاه پاسخ دهید:

علت نه گفتن خود را بیان کنید اما بیش از حد آن را توجیه و ادامه دار نکنید، کوتاه پاسخ دهید.

2-حقیقت را بگویید:

بهترین راه برای نه گفتن به اطرافیان، بیان حقیقت است.

ادامه مطلب

  • عارفه شتا
  • ۰
  • ۰

در این مقاله به شما خواهم گفت که چگونه میتوان ترس از قضاوت را از بین برد؟

چقدر در زندگی قضاوت دیگران برای شما مهم است؟ آیا دائم نگران نحوه ی تفکر اطرافیان هستید؟ تا کنون به تاثیرات منفی این ترس ها توجه کرده اید؟

در ادامه ی این مقاله هشت راهکار برای از بین بردن این ترس ها به شما معرفی میکنم:

1-شما چیزی کمتر از دیگران ندارید:

این عبارت به مفهوم پذیرش و دوست داشتن بی چون و چرای خودتان است.

در وجود هر فرد نواقص و ایراداتی وجود دارد، اما این دلیلی برای اینکه خودتان را بهترین ندانید، نمیباشد.

2- زیاد به خودتان سخت نگیرید:

برخی افراد پیش از اینکه دیگران آنها را قضاوت کنند، با فشار و سخت گیری بیش از حد، خود را مورد قضاوت قرار میدهند.

درک این مسئله کمک میکند تا حس آرامش و آزادی بیشتری در وجود این افراد شکل بگیرد زیرا پیش از ترس از چگونه قضاوت شدن توسط دیگران، باید از قضاوت های خودتان رها شوید.

3-قضاوت افراد ناشناس اهمیتی برای شما ندارد:

قضاوت افرادی که هیچ آشنایی با شما ندارند و صرفا رهگذر هستند، اهمیتی ندارد.

حتی اگر فرض کنید که فکر ناپسندی در مورد شما در ذهن این افراد ایجاد شده باشد، اما بازهم این افراد هیچ تاثیری در زندگی شما ندارند و ارزش ناراحتی شما را نیز نخواهند داشت.

4-قضاوت افرادی که به تازگی ملاقات کرده اید را جدی نگیرید:

همه ی انسان ها به طور طبیعی هنگامی که با فرد جدیدی مواجه میشوند، شروع به قضاوت آن فرد میکنند.

اما این قضاوت ها عمر خیلی کوتاهی دارند و موقتی اند و هنگامی که اطرافیان شما به خوبی به درون شما پی ببرند و شما را بشناسند، حتی اگر احساسات اولیه آنها نسبت به شما منفی باشد نیز، به تدریج این احساسات کم رنگ میشود و از بین میرود.

5-قضاوت های دیگران همیشه منفی نیست:

گاهی قضاوت های دیگران درمورد شما کاملا مثبت است و این طور نیست که قضاوت دیگران همیشه همراه با نکات منفی باشد.

بنابراین شما نباید اجازه دهید ترس از قضاوت های منفی، مانع فکر کردن به ویژگی های مثبتی که دارید بشود.

در ادامه مقاله ی “چگونه میتوان ترس از قضاوت را از بین برد؟” به سه راهکار دیگر اشاره میکنم:

6-با زیاد شدن دغدغه های افراد، وقتی برای قضاوت دیگران نمیماند:

زیاد بودن دغدغه ها و مشغله های افراد، موجب میشود که کمتر به دیگران فکر کنند و یا حتی آنها را قضاوت کنند.

اصولا این گونه قضاوت ها تنها برای لحظاتی به ذهن میرسند و سپس در میان چالش های مهم تر زندگی ناپدید میشوند. بنابراین ارزشی ندارند که شما بخواهید به این قضاوت ها اهمیت دهید.

7-دوری از افراد بدخواه و ویرانگر:

ادامه مطلب

  • عارفه شتا
  • ۰
  • ۰

از منطقه امن ذهنی باید خارج شوید زیرا…

آیا همواره تمایل به ماندن در منطقه امن خود دارید؟

ماندن در منطقه امن ذهنی، اگرچه ممکن است آرامشی برای شما به همراه داشته باشد، اما هیچ حاصلی برای شما نخواهد داشت.

اما من به عنوان یک کوچ یا مربی و همراه، شما را تشویق به خروج از منطق امن ذهنی تان میکنم. اما چرا؟

زیرا انجام کارهای تازه، کارهایی که ریسک بالاتری دارند، در روند کند شدن پیری و افزایش عملکرد مغز شما بسیار موثر است.

در ابتدا میخواهم مفهوم منطقه امن ذهنی را در دامه مقاله به شما بگویم:

 

منطقه امن ذهنی درواقع یک حالت رفتاری میباشد که در این حالت، نحوه ی عملکرد افراد براساس یک الگو انجام میگیرد و افراد برای رسیدن به امنیت روانی و آرامش، تمام تلاش خود را برای کاهش ریسک پذیری و خطر میکنند.

برای اینکه بتوان به پیشرفت و موفقیت های بزرگ دست یافت، لازم است تا شرایطی ایجاد شود که اضطراب و استرس کمی از سطح طبیعی بیشتر شود، که درواقع به مفهوم همان خروج از منطقه ی امن است.

تمام انسان ها هنگامی خود را به چالش میکشند، به نتیجه ی مطلوب خود میرسند.

البته به این نکته هم باید توجه داشت که اگر فشار از حدی بگذرد و زیاد شود، سبب افزایش استرس میشود که میتواند آسیب رسان باشد.

به طور کلی منطقه ی امن یک وضعیت طبیعی است که بسیاری از مردم به سمت آن جذب میشوند و نمیشود به طور دقیق گفت که خوب است یا بد.

راه خروج از منطقه امن چیست؟

منطقه ی امن برای هر فرد متفاوت است، ممکن است شما با چیزی زندگی تان نابود شود اما همان چیز میتواند موجب انگیزه دادن به فرد دیگر شود.

1-نوآوری در انجام کارهای روزمره:

کارهای روزمره خود را به نحوی متفاوت با روزهای قبل انجام دهید، این تغییرات میتواند بسیار در زندگی شما موثر باشد.

ادامه مطلب

  • عارفه شتا